به گزارش خبرنگار وسائل، نشست علمی اندیشهورزی نقش مشارکت اجتماعی در کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی، ساعت شش بعد از ظهر دوشنبه 3 اردیبهشتماه به همّت انجمن علمی ارتباطات و تبلیغ حوزه علمیه قم در سالن همایشهای انجمنهای علمی حوزه برگزار شد؛ در این نشست علمی دکتر کمال اکبری معاون مشارکتهای اجتماعی وزارت کشور، به عنوان ارائه دهنده و حجت الاسلام و المسلمین دکتر محسن مهاجرنیا و دکتر علی شیرخانی به عنوان ناقد حضور داشتند و دبیری این جلسه به عهده جناب آقای علیرضا نائیج بود.
دکتر کمال اکبری در ابتداء از اعضای انجمن مطالعات و تبلیغ و دستاندرکاران این جلسه تشکر کرد و گفت: پیش از آنکه به اصل موضوع بپردازم لازم میدانم که چند نکته را پیرامون این نشست عرض کنم.
اول اینکه این نوع از نشستها آثار و برکات فراوانی دارد و مهمترین اثر آن پرداختن به موضوع مهمی مثل مشارکت اجتماعی است که تا کنون کمتر به آن توجه شده است و انشاء الله این نشست آغازی باشد که ما لایههای عمیقتری از بحث مشارکت اجتماعی را دنبال کنیم.
موضوع جلسه و عنوان ما بحث مشارکت اجتماعی و نقش سازمانهای مردم نهاد در کنترل آسیبهای اجتماعی است؛ امروزه در دنیا سازمانهای مردم نهاد بخش جدایی ناپذیر از حیات اجتماعی هستند و امروزه به صورت جدّی در کشورهای مختلف و جهان در حال تکثیر هستند تا جایی که در کشوری مثل آمریکا دو میلیون سازمانهای مردم نهاد وجود دارد و در برخی از کشورها نیز چند ده هزار سازمانهای مردم نهاد وجود دارد و در کل این سازمانها گستردگی بسیار زیادی در جامعه امروز دارند.
در کشورهای متمدّن بخش عمدهای از کارهایی که در دولت بوده ولی لزوماً دخالت دولت در آن ضروری نیست را به سازمانهای مردم نهاد سپردهاند و یک کشور مثل فنلاند کشوری است که میتوان گفت توسط سازمانهای مردم نهاد اداره میشود و این مردم هستند که باید نظام اجتماعی را شکل دهند و در این زمینه کار کنند.
این اصطلاح «دولت کوچک» که مورد دغدغه اندیشمندان سیاسی و برنامهریزی است تنها با سازمانهای مردم نهاد قابل تحقّق است.
ایران از کشورهایی است که بزرگترین دولت را دارد و یک جمعیّت چهار میلیونی در بدنه دولت فعّالیت میکنند که در مقایسه با برخی از کشورهایی که جمعیّتی برابر جمعیّت ما دارند، این آمار بالغ بر ده برابر است و کشورهایی که دولت کوچکتری دارند از کشورهای توسعهیافته در دنیا به حساب میآیند.
بنده از اینجا میخواهم بحثم را متمرکز کنم بر حوزه سازمانهای مردم نهاد که اولاً چیست؟ در جامعه چه جایگاهی دارد؟ تعاملش با دولت چیست؟ کارکردهای آن چگونه است؟ و تمرکز اصلی من در این موضوع چگونگی کاهش آسیبهای اجتماعی با استفاده از سازمانهای مردم نهاد است.
بزرگترین مسئلهای که وجود دارد این است که امروزه در کشورما و بلکه در جهان، مسئله آسیبهای اجتماعی یک چالش اساسی به شمار میرود و مشکل ما در این زمینه این است که دستگاههای زیادی در کشور وجود دارند که وظیفه کاهش آسیبهای اجتماعی را به عهده دارند و از بودجه عمومی ارتزاق میکنند امّا همواره این آسیبها پیشرونده در حال حرکت است و ما حتّی برای کنترل این آسیبها هم برنامهای مشخص نداشتهایم، چه برسد به اینکه بخواهیم اینها را کاهش دهیم.
این مطلب، این مسئله را ایجاد میکند که ما چه باید بکنیم که آسیبهای اجتماعی را کاهش دهیم، و در این آسیب، نقش سازمانهای مردم نهاد در جوابگویی به این مسائل و حلّ این بحرانها چیست؟
پس پیرامون مسئله کاهش آسیبهای اجتماعی در دنیا سازمانهای مردم نهاد شکل گرفتهاند، امّا اینکه ماهیّت این نهادها چیست و ما چه تعریفی از آن داریم و کارکرد آن چیست، مسائلی هست که من به آنها در این ارائه خواهم پرداخت.
سازمانهای مردم نهاد، سازمانهایی هستند که به طور غیردولتی و غیر حکومتی و به صورت مستقل از سوی مردم به صورت غیرانتفاعی و غیرتجاری و داوطلبانه تشکل میشود تا به مسائل اجتماعی (غیر سیاسی) بپردازد.
این سازمانهای غیرسیاسی هستند و بنا ندارند که با تشکیلشان کسب قدرت کنند یا در بدنه قدرت نفوذ داشته باشند.
این امر هم در تنوع مسائل اجتماعی که وجود دارد معنا پیدا میکند و در حوزههای مختلفی صورت میپذیرد.
سازمانهای مردم نهاد به طور سازمانیافته در سال 1952 در ادبیات سازمان ملل متحد وارد میشود و به عنوان نهادی که این موضوعات اجتماعی را در کشورهای دنیا پیگیری میکند تعریف میشود که اسم اختصاری آن NGO است که مخفف “non government organization” است.
در اسلام موضوع سازمانهای مردم نهاد وجود دارد به این معنا که مردم باید در امور اجتماعی دخالت کنند. پیامبر میفرمایند: «خیر الناس انفع للناس» و همچنین روایاتی که دالّ بر استحباب گرهگشایی از کار مردم است و خود حضرت رسول قبل از اسلام به تشکیل یک سازمان مردم نهاد تحت عنوان «حلف الفضول» دست زد و در واقع این پیمان برای این شکل گرفت که کسانی که وارد مکّه میشوند و به آنها ظلمی میشود، نسبت به آنها تظلّمخواهی صورت پذیرد. پیامبر پس از اسلام نیز این پیمان را پیگیر بودند و به عنوان یک پیمان مردم نهاد از آن حمایت کردند.
در علّتیابی حول سازمانهای مردم نهاد دو دیدگاه وجود دارد، برخی معتقدند که ایجاد سازمانهای مردم نهاد واکنشی به شرائط اجتماعی و اقتصادی در کشور است و در اصل سازمانهای مردم نهاد شکل واکنشی دارند. مبنای این علّتیابی به این بازگشت دارد که چون دولتها به شکل خاصّ ناتوان از وظائف اجتماعی و اقتصادی میشوند، سازمانهای مردم نهاد برای رفع این نقیصه به وجود میآیند.
دیدگاه دوم معتقد است که ایجاد سازمانهای مردم نهاد، محصول فعّالگرایی نیروهای اجتماعی – سیاسی داخل جامعه است که بر اساس تحوّلات اجتماعی و سیاسی و نهادی که وجود دارد، سازمانهای مردم نهاد شکل میگیرد ولی نه به عنوان واکنش، بلکه به عنوان فعّالیت و فعلی که ناشی از ساختار دولتهاست که این نهادها را در بدنه جامعه پیشبینی کردهاند.
سازمانهای مردم نهاد در تکاملی که دارند سه حوزه مهم را در جهان از سر گذراندهاند و در کشور ما این تکامل وجود ندارد چون نظمی که در کشور ما وجود دارد با نظمهای رایج دنیا مقداری متفاوت است.
در کشورهای مختلف سازمانهای مردم نهاد در دوره اول معطوف به کارکردهای رفاهی و امدادرسانی بوده است به این معنای که افراد مستحقّ و نیازمندی که نیاز به کمک داشتهاند را ساپورت میکردهاند.
این حوزه در اسلام هم وجود دارد و عمده خیریّههای ما از دوران دور بر اساس همین امر شکل گرفته است. ما در کشورمان خیریّههایی داریم که بسیار قدیمی هستند. از جمله مواردی که ما در این حوزه به صورت سازمانی در اسلام داریم، مسئله وقف است.
در مرحله دوم سازمانهای مردم نهاد یک خصلت محلّی پیدا میکنند و قسمتی از تمرکزشان معطوف به تأمین نیازهای محلّی میشود و یک نوع بومیگرایی برای رفع غیر نیازهای اولیّه (اداری و اجتماعی و ...) در آنها دیده میشود.
از شوراهای محلی و روستایی و انجمنهای ایالتی - ولایتی میتوان به عنوان ثمره سازمانهای مردم نهاد در این مرحله یاد کرد.
سازمانهای مردم نهاد در مرحله سوم که مربوط به بعد از سال 1990 میشوند به عنوان ارکان توسعه در جهان به شمار رفتند و این مرحله است که میتواند توسعه پایدار برای نظامها را به همراه داشته باشد. گذری که دولتها از دولت رفاه و توسعه ردّ شدند و در تکثّر نیروها در جوامع غربی به این نکته رسیدند که باید به سازمانهای مردم نهاد روی آورند و این مرحله، مرحله تکامل یافته سازمانهای مردم نهاد است.
امروزه دامنه سازمانهای مردم نهاد به فقرزدایی و امداد رسانی محدود نمیشود و نباید بگوییم که همه هدف سازمانهای مردم نهاد این است که اگر بحران اجتماعی مثل سیل و زلزله در کشور اتفاق افتاد این سازمانها دست به کار شوند و در حلّ بحران تلاش کنند. بله این هم یکی از کارهای سازمانهای مردم نهاد است ولی بزرگترین هدفی که از توسعه سازمانهای مردم نهاد در دنیا دنبال میشود رسیدن به توسعه پایدار است. شریک بودن مردم در همه مسائل دولت و نظام توسعه پایدار را به وجود میآورد.
بزرگترین کار که سازمانهای مردم نهاد انجام میدهند کاهش فاصله بین نخبگان و حاکمیّت با مردم است. سازمانهای مردم نهاد به عنوان واسطه بسیار مهم بین مردم و سیستم سیاسی عمل میکنند و این کارکرد تقریباً همانچیزی است که احزاب انجام میدهند با این تفاوت که نوع عملکرد متفاوت خواهد بود.
کارکردهای سازمانهای مردم نهاد میتواند در چند عنوان خلاصه شود:
این سازمانهای میتوانند با حرکت در بستر جامعه با ارتباطی که با سازمانهای مردم نهاد دیگر میگیرند در بهبود مشارکتهای اجتماعی گام بردارند.
ما اتّفاقاتی در دیماه سال 1396 داشتیم که عمدتاً اعتراضات اجتماعی مردم بود که باعث شکلگیری این اعتراضات شده بود. در اینجا اگر سازمانهای مردم نهاد وجود داشتند و این حوزه را کنترل میکردند و بستر را مهیّا میکردند که مردم سخنشان و اعتراضاتشان را از این بستر به گوش مسئولین و حکومت برسانند، زمینه پیدایش این اغتشاشات فراهم نمیشد.
امروز ما تدابیری در کشور اندیشیدهایم که این سازمانهای مردم نهاد نقش تسهیلگری ارتباط مردم با دولت و ارائه مطالبات مردم به دولت را انجام دهند.
این کارکرد سازمانهای مردم نهاد ثمرات اجتماعی و سیاسی و امنیتی خواهد داشت و اگر ما به دنبال سازمانهای مردم نهاد نباشیم، بحرانهایی نظیر بحران دیماه 96 را باز هم خواهیم داشت.
در دهه نود میلادی جوامع مدرن به این نتیجه رسیدند که رشد توسعه پایدار میتواند با سازمانهای مردم نهاد سرعت بیشتری بگیرد و لذا با چند راهکار در صدد رسیدن به این مهم برآمدند که این راهکارها به صورت تیتروار عبارتند از:
اینها راهکارهایی هستند که میتواند نهایتاً یک دولت را به حکمرانی مطلوب برساند و اگر این حوزه اجتماعی با این ویژگیهایی که گفتیم شکل بگیرد ما نهایتاً به آن حکمرانی مطلوب خواهیم رسید.
شش مقوله رفاهی، توسعهای، حمایتی، آموزشی، شبکه سازی و پژوهش، عناوینی هستند که سازمانهای مردم نهاد حول آن شکل میگیرند و در آن زمینه فعّالیت خواهند کرد.
آنچه که ما امروزه با آن دست به گریبان هستیم مسائل آسیبهای اجتماعی است. مجموعهای از جامعه که از هنجار اجتماع خارج شده باشد وارد یک انحراف رفتاری شده که آسیبهای اجتماعی نامیده میشود.
گاهی آسیبهای اجتماعی در کنار خیابان در قالب کودک کار دیده میشود، گاهی در قالب شغلها کاذب مثل سیگار فروشی دیده میشود گاهی در بستر خانواده و در قالب طلاق دیده میشود و گاهی در قالب فرار از مالیات و اختلاس در سیستم اقتصادی دیده میشود. گاهی هم این آسیبهای اجتماعی قابل رؤیت نیست مثل مسائلی که در فضای مجازی با آن دست به گریبان هستیم.
حال سخن این است که ما این موضوع آسیبهای اجتماعی را چطور میتوانیم حل کنیم؟ چند راهکار وجود دارد که عبارتند از:
راهکاری که ما در قالب سازمانهای مردم نهاد به آن اشاه کردیم با نگاهی جامعهشناسانه در صدد رفع و پیشگیری آسیبهای اجتماعی است.
اگر سازمانهای مردم نهاد با توصیفات و کارکردهایی که دارد به صورت واقعی شکل بگیرند ما میتوانیم بگوییم که آسیبهای اجتماعی قابل کنترل و حتّی کاهش هستند.
تهیه و تنظیم : محرم آتش افروز